سلام ميثم جان
اول اينکه خيلي خوشحال شدم که اداره دار شديد و شما هم به خيل داعيه داران بروکراسي به نام مردم، براي حاکمان پيوستيد.
و اما
شما هم شايد شنيديد که عبادت به جز خدمت خلق نيست،با عرض شرمندگي بايد عرض کنم که اين عبارت موزون واقعا شعره و از نظر مباني ديني ما جايگاه صحت و سقمش قابل ارزيابي و بررسي است و مشکل هم از تطابق ظاهري اين عبارت با يکي از روايات ناشي ميشه و بحث اساسي بر سر تعبير (به جز ) است،قطعا خدمت به خلق عبادت است ولي ساير فروعات دين و شعار الهي نيز جزيي از عبادات محسوب مي گردند
خوب ! هدفم از اين مقدمه چي بود،نظام اداري ما که مبتني بر فرهنگ وارداتي بروکراسي غربي است در بهترين حالت خودش (بهره وري 100 درصد) رخوت زا و غفلت آفرين است ،يعني اگر يک کارمند بسيار منظم تمام وقت خودش رو به رفع و رجوع کار مردم سپري کنه تهش ،يعني ساعات پاياني روز با خستگي و کسالت مواجه مي شه و سرعت خدمت رساني و خدمات دهي به ارباب رجوع با ساعات ابتدايي و حالت سر زندگي و شادابي کارمند مورد نظر متفاوت خواهد بود،اما اگر ساعاتي از روز به تقويت بنيه معنوي و ارتباط خالق و مخلوق خاصه با توسل به اهل بيت اختصاص پيدا کنه،شخص متوسل احساس خستگي رو در تمام ساعات با توسل و توکل و نظر به خالق و براي تقرب به او به شادابي و نشاط تبديل مي کنه(اگر خسته جاني بگو يا حسين) تجربه نشان داده که اداي وظيفه و خدمت به مردم اگر براي خدا باشه در بهترين حالت و بدون منت انجام مي گيره اما امان از روزي که کار براي رضايت خدا نباشه ،تهش خستگي و منت و آزار مردم خواهد بود. حرف زياده ولي فرصت کمه ،باشه براي ديدار حضوري
در هر صورت اگر اين تقويت بنيه معنوي در ساعات غير اداري صورت بگيره ،قطعا بهتر است اما اگر خستگي بعد از کار و مشغله هاي زندگي اجازه پرداختن به اين مهم رو به کارمند نده –که معمولا هم اينطوريه-بايد به اين حداقل در ساعات کاري قناعت کرد
و در پايان به اين روايت توجه کنيد
اگر شما رابطه خود و خالقتان را درست کنيد ،من مناسبات شما با خلق را تضمين مي کنم