تمهیدات |
صدیقهى کبرى ارزش فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) به عبودیت و بندگى خداست. اگر بندگى خدا در فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) نبود، او صدیقهى کبرى نبود. صدّیق یعنى چه؟ صدّیق کسى است که آنچه را مىاندیشد و مىگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ مىشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین» «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبرى است؛ یعنى برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگى خداست. اگر بندگى خدا نمىکرد، صدّیقهى کبرى نمىشد. اساس، بندگى خداست. نه فقط فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها)، بلکه پدر فاطمه هم - که مبدأ و سرچشمهى فضائل همهى معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) قطرههایى هستند از دریاى وجود پیغمبر - ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمداً عبده و رسوله» اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت - این منصب والا - به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را مىشناسد.
فاطمه زهرا(سلاماللَّهعلیها)، معجزه اسلام این خود یک معجزهى اسلام است؛ یعنى فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) در عمر کوتاه خود به مقامى میرسد که سیدهى نساء عالمین است؛ یعنى از همهى زنان بزرگ و قدّیس طول تاریخ برتر است. این چه عاملى است، این چه نیروئى است، این چه قدرت متحولکنندهى عمیق درونى است که از یک انسان در این مدت کوتاه، میتواند یک چنین اقیانوس معرفت و عبودیت و قداست و عروج معنوى بسازد؟ خود این، معجزهى اسلام است.
متعدد بودن نشانه های عظمت حضرت فاطمه الزهراء(سلاماللَّهعلیها(
اینکه از قول پیغمبر اکرم نقل شده است که: فداها ابوها خودش یک نشانه است. اینکه در روایت دارد که وقتى فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) وارد خانهى پیغمبر مىشد، یا آنجایى که پیغمبر نشسته بودند وارد مىشد، قام الیها - حضرت پیش پاى او بلند مىشد؛ به طرف او مىرفت –این یک نشانه است؛ اینها عظمت است. اینکه همهى دنیاى اسلام از آن روز تا امروز - شیعه و سنى فرقى ندارد - این بانوى بزرگوار را با چشم عظمت و جلالت نگاه مىکنند، این هم خودش یکى از آن نشانهها و علامتهاست. امکان ندارد که همهى عقلا، علما و متفکران با نحلهها و عقاید مختلف در همهى تاریخ یک امت و ملت، بر مدح و ستایش یک مرکز متفقالقول باشند. این نیست مگر عظمت توصیفناپذیر آن مرکز؛ این خودش یک علامت است. همهى این عظمتها مربوط به یک بانوى هجده ساله؛ یک دختر جوان است! بیشترین سنى که براى فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) طبق تواریخ مختلف گفته مىشود، از هجده سال است تا بیستودو سال. از آن تکریمى که امیرالمؤمنین براى ایشان قائل است، و از آن تکریمى که در روایات و کلمات همهى ائمه (علیهمالسّلام) دربارهى فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها) آمده انسان مىفهمد که چه عظمت و شیفتگىیى در کلمات ائمه نسبت به فاطمهى زهرا موج مىزند. هر یک از ائمه شط خروشانى هستند که فضاى معرفت و استعدادهاى بشرى را سیراب و بارور کردهاند و همهى این جویبارها از این چشمه سرازیر مىشوند؛ چشمهى جوشان فاطمهى زهرا (سلاماللَّهعلیها). روایات صادقین (علیهمالسّلام)، عظمت حضرت رضا و موسىبنجعفر و ائمهى بعدى، مقام والاى حضرت بقیّةاللَّه (ارواحنافداه)، همه جویبارهاى آن کوثرند؛ آن کوثر تمام نشدنى، آن چشمهى جوشان؛ برکات فاطمهى زهرا اینهاست.
[ یکشنبه 91/1/27 ] [ 10:46 عصر ] [ میثم ]
|